آلبوم خاطرات من

آدمی با خاطراتش زنده است...

آلبوم خاطرات من

آدمی با خاطراتش زنده است...

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مهر95

علیرضا جون از مهر 95میره پیش دبستانی

روز اول کمی گریه کرد

گوشیم همراهم نبود ازش عکس بگیرم ولی ازخانواده ی یکی از بچهای کلاس علیرضا دوربین عکاسی پیشرفته ای داشت که بهش گفتم از علیرضا هم عکس گرفت و براش قراره توی سی دی بزنه بده بهمون.مدرسه هم خودشون فیلم گرفتن میدن بهمون

یه عکس بعد چند روز خودم ازش گرفتم که در ادامه میذارم.

و اما شیرین کاری های علیرضا:اول اینکه زنگ رو زینگ میگه و احتمالا اینو بخاطر خود صدای زنگ میگه زینگ ولی چیزی که هست موبایلمم زنگ میخوره میگه زینگ میخوره.

دوم اینکه ازش میپرسم چند تا زینگ تفریح دارید؟میگه چهار تا.میگم چهار تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟میخنده و میگه نه الکی میگم تا برام خوراکی بیشتر بذاری توی مدرسه بخورم.

بچه ی شکمو و پرتوقع.برای هر زنگ تفریح باااااید خوراکی متفاوتی بذارم براش.خوبه تازه از هزچیزی هم چنددددتااا میذارم ولی چون با دوستا و همکلاسیاش میخوره بهش میچسبه و دوس داره بیشتر باشه دور هم بخورن.روزی بیست تا بادام و کلی کشمش و لقمه نون پنیر و گردو و سیب و یا موز تازه و کیک میبره بعد هنوز میگه کمه.

فداش بشم من.شکموووو.

تازه از همین الان هم مث مردای ایرونی عاشق قورمه سبزیه!

اینم عکسش

  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

یسنا جون چش تیله ای مژه بلند نازم

این عکس رو فروردین ماه حدودا دوازدهم فروردین ماه سال 93 گرفتم.توی حیاط بابام ایناس

  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

قرص خواب

اسفند ماه سالی که خواهرام اومدن تهران یعنی سال 92 وقتی قرار بود برگردیم به ولایت پدری بلیط قطار نبود.تا دوم سوم عید پر بود.

بعد مجبور شدیم با وی آی پی بریم.

منم واسه اینکه بچها توی راه اذیتم نکنن بهشون قرص خواب دادم

چشمتون روز بد نبینه.اینا جای اینکه بخوابن بدتر اعصابشون با قرصا بهم ریخته بود و همش بیدار بودن و گریه میکردن.

همش بهونه میگرفتن.

عادت داشتن هر شب شیر گاو  بخورن و بخوابن ولی من نمیشد با خودم شیر ببرم.هی چای شیرین رفتم از راننده گرفتم و به یسنا دادم.طفلی بالا آورد.

چه اوضاع سختی بود...

وقتی رسیدیم به منزل خواهرم بچها دو قدم راه میرفتن و تولوپ میفتادن از بس که گیج و سست بودن.

خدا ببخشدمون که باهاشون همچون کاری کردیم...

اینم عکس چشای گود بچها وقت سیدن به منزل خواهرم



  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

مو قشنگ

عکسی در حدودا 29 آبان ماه 93 از مو قشنگام گرفتم

  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

اولین روز سال 2015 میلادی عمو پورنگ مهمان اداره آب بود.یه عکس خیلی بد هم توی اون شلوغی با علیرضا گرفت.

  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

تالاب انزلی

این عکس رو توی تالاب انزلی که با دختر داییم رفته بودیم از علیرضا و وانیا گرفتم.

  • ماه بانو
  • ۰
  • ۰

میکی موس

اسفند ماه سال نود و دو خاله ملیحه و مهدیه ی یسنا و علیرضا اومدن تهران.این عروسک میکی موس هم هدیه ی خاله ها برای یسنا گلی بود.

ملیحه نوشت:برای علیرضا فقط خوردنی سوغاتی برده بودیم.به بچه برخورد.(خخخخخخخخخخخ)



  • ماه بانو